فصل پنجاه و چهار

مهمترین چیز وضعیت چشم‌ها است. در کنار شیوه باز کردن دستبند، پریدن از روی موانع و تکنیک‌های خلاص شدن از دست مزاحمین، این مهمترین مهارتی است که یک پیام‌رسان باید داشته باشد: راه رفتن بدون جلب توجه در محیطی که بخشی از آن نیستید. روش اصلی این‌کار، نگاه نکردن به آدم‌ها است. چشم‌ها را در هر شرایطی به جلو بدوزید. نه آن‌ها را زیادی باز کنید و نه اجازه بدهید هیجان زده به نظر برسند. مهارت در این‌کار و این واقعیت که با کسی وارد این منطقه شده بود که همه از او می‌ترسند، به راحتی وای.تی. را از اتاق روی کشتی باری به میز پذیرش رساند.

وای.تی. به مسوول پذیرش می‌گوید «من می‌خواهم از یک ترمینال برای رفتن به خیابان استفاده کنم. هزینه‌اش را بگذارید روی هزینه اتاق.»

مسوول پذیرش می‌گوید «البته خانم.» و نیازی هم ندارد که شماره اتاق را بپرسد. فقط لبخند می‌زند و با احترام برخورد می‌کند. این چیزی نیست که برای یک پیام‌رسان عادی باشد.

دختر حس می‌کند که بودن با راون برایش جذاب است، البته به شرطی که یک قاتل تغییر ژنتیکی یافته نمی‌بود.


از ترجمه و چاپ نه فقط فصل های بعدی، که کتاب های بعدی حمایت کنید